سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :33
بازدید دیروز :23
کل بازدید :31203
تعداد کل یاداشته ها : 53
103/9/2
8:1 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
منتظر[48]
آن کس که تورا شناخت جان را چه کند ؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند ؟ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی .. دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟؟؟؟

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

این عکس پایین یکی از شیران ایران که  15 سال غذا از گلوش پاین نرفته

نگاه کنید دارو را با  سرنگ به معدش میریزند:

حتی حاضر نمی شد که از او عکس بگیریم

جوابشان را در روز قیامت چطور بدهیم؟؟؟

درتفسیرت مانده اند علامه های تفسیر، ای حروف مقطعه!

در ترتیلت نیز!

تو باید قطعه قطعه قرائت شوی فرزند ایوب....الف لام میم .....

و هنوز که هنوز است در فهم و ترجمه ات مانده اند، سرالاسرار خلقت!

(حالا 15 سالی میشود طعم هیچ غذایی رانچشیده است ابراهیم،

در گوشه‌ای از اتاق داروهای این جانباز از جمله سرنگ بزرگی به چشم می‌خورد که به نوعی ظرف غذای ابراهیم است؛ در معده این جانباز دوران دفاع مقدس دستگاهی به نام «پیگ» کار گذاشته شده است که از این طریق تغذیه می‌شود؛ این زن فداکار در ابتدا مواد مغذی ماهی، گوشت یا مرغ را به همراه سبزیجات و برنج پخته، از صافی عبور می‌دهد سپس این مواد یا داروهایی را که در آب محلول شده است را با سرنگ وارد معده همسرش می‌کند.

تمام اعضای خانواده‌ همیشه دوست دارند، حداقل یک وعده غذا را دور هم بنشینند اما چندین سال است که این زن به تنهایی در گوشه آشپزخانه غذا می‌خورد طوری که حتی صدای چیدن میز غذا به گوش همسرش نرسد؛ او خیلی وقت است که غذای عطردار درست نمی‌کند و می‌گوید «من چگونه چنین غذایی را بخورم در حالی که ابراهیم‌ام نمی‌تواند از آن بخورد».
ابراهیم یک بار با زبان بی‌زبانی از من نان و پنیر خواست؛ نان و پنیر و چایی را میکس کردم و برایش آوردم تا وارد معده‌اش کنم؛ او از این موضوع خیلی ناراحت شد و آن را کنار زد. )

وهنوز در ترتیلت هم مانده ایم ای حروف مقطعه خدا.....

تفسیرت را گویند رازی است بین خدا و رسول خودش!

حالا مدتهاست آیات مقطعه را همراه ترجمه ابراهیم ترتیل میکنم با چشمهای غرق آب.....

آه آه ......

بر زخمهای تنت اینهمه غصه دارد منی که کار از کارم گذشته !

صد آه از دل عزیزی که عزیز است بر دلش یک یک زخمهای روح من! «عزیز علیه ما عنتّم»[توبه/128]

و به وزن تمام زخم های نبرد من و شیطان، اشک میریزد این شب ها....