برگرفته ازسایت رجانیوز
رجانیوز:آقا محسن عزیز! این روزها تکه کلام شما شده است اینکه «من» باکری و همت را در جبهه کشف کردم پس شما جوان ها را نیز در عرصه مدیریت کشف خواهم کرد. گرد و خاکی بپاست این روزها! از همان گرد و خاک هایی که «حاج کاظم» و «عباس» را خفه میکردند.
اما نه آقا محسن! مهدی باکری و حسین خرازی و ابراهیم همت، دستپخت شما نبودند. خود شما هم دستپخت دیگری بودی. خدای متعال به واسطه نفس قدسی روحالله کبیر و عزیز از جوانهای گمنام و گرفتار در چنگال رژیم پهلوی، شیر مردانی شجاع و نام آور ساخت که یکی شد حسین فهمیده، یکی عبدالحمید دیالمه، جوان قهرمان عرصه سیاست، یکی حاج عبدالله والی، قهرمان خدمت به مردم، یکی مهندس رضوی، قهرمان جهاد سازندگی، یکی قهرمان مقاومت زیر شکنجهها، ناهید فاتحی کرجو و یکی هم همت و خرازی و... که تا امروز ادامه دارد، یکی دانشمند شهید، احمدی روشن و شهریاری و رضایینژاد و علیمحمدی...
چه بر سر آقا محسنِ جبههها آمده که وقتی امام روحالله فتح خرمشهر را هم کار خدا می داند و می گوید که «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، بادی در غبغب میاندازد و میگوید «من، مهدی باکریها را کشف کردم.» نه برادر محسن، این نفس قدسی حضرت روح الله بود که جوانان ایران را از لابلای منجلاب فرهنگی که رژیم پهلوی برایشان ساخته بود بیرون کشید و به عابدان و زاهدان جبهه های غرب و جنوب مبدل کرد.
قرار نبود لباس سبز پاسداری از خاک ایران عزیز را با کت و شلوار سرمهایِ قدرت عوض کنیم. قرار نبود از دستِ افتاده? حاج حسین خرازی و پایِ قطع شده? سعید جلیلی و گردنِ قطع شده ابراهیم همت، نردبان بسازیم و مسیر رسیدن به کرسی های سبز و سرخ را هموار کنیم. و تو کسی بودی که باید می ایستادی در مقابل این نردبان سازی!
آقا محسن! چند دقیقه از هیاهوی نمودار فیلیپس و تئوری گلولههای برفی و تورم و ضریب جینی بیرون بیا و با خودت خلوت کن. عکس حاج همت را جلوی خودت بگذار و انصاف بده کدامیک از نامزدهای انتخابات، بوی حاج ابراهیم میدهد؟
کاش اینطوری نمیشد برادر محسن. کاش به نام بیان درد مردم، رنگ سیاه برنمیداشتی و بر رویِ سفید و درخشان این نظام دوستداشتنی نمیکشیدی.کاش دامن زدن به قومیت گرایی را برای کسب رای بر نمی تابیدی و خودت در مقابلش می ایستادی. کاش...
جناب آقای دکتر محسن رضایی، دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران! لطفا همان «برادر محسن» را به ما برگردانید.