سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون روز نهروان به کشتگان خوارج گذشت فرمود : ] بدا به حال شما ، آن که شما را فریفته گرداند زیانتان رساند . [ او را گفتند اى امیر مؤمنان که آنان را فریفت ؟ فرمود : ] شیطان گمراه کننده و نفس‏هاى به بدى فرمان دهنده ، آنان را فریفته آرزوها ساخت و راه را براى نافرمانى‏شان بپرداخت ، به پیروز کردن‏شان وعده کرد و به آتششان درآورد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :38
کل بازدید :31284
تعداد کل یاداشته ها : 53
103/9/5
2:31 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
منتظر[48]
آن کس که تورا شناخت جان را چه کند ؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند ؟ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی .. دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟؟؟؟

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

هم‌چنان که خداوند پیامبر(ص) را به رسالت مبعوث و امامان معصوم را به ولایت منصوب کرده است؛ در زمان غیبت هم زمامدار امور مسلمین ولی فقیه است. مردم ملزم به اطاعت هستند.

اطاعت از ولی فقیه یک فریضه است. منتهی مردم اطاعت کنند یا نه بحث دیگری است. کما این‌که از خدا و رسول خدا (ص)هم بعضی‌ها اطاعت نمی‌کنند.

شکی نیست که ولی فقیه یکی از مؤثرترین جایگاه را در امر زمینه‌سازی ظهورمنجی موعود(عج) دارد. در همین راستا با حجة الاسلام والمسلمین محمد صادق یوسفی مقدم، در باره جایگاه ولایت فقیه در امر زمینه سازی ظهور گفت‌گو می‌کنیم.

جایگاه ولایت فقیه برای زمینه سازی ظهور را چگونه ارزیابی می کنید؟
موضوع ولایت در مکتب اسلام به طور عام و در مذهب تشیع به طور خاص، از جایگاه ویژه‌ای برخودار است. قرآن کریم می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ، درقرآن کریم هرگاه سخن از ولایت می شود؛ جایگاه ولایت را پس از رسالت تعیین می‌کند. به دلیل اطلاقی که در این آیه شریفه وجود دارد. نشانه از این است که به طور مطلق باید از ولی‌امر اطاعت کرد. همان گونه که بی هیچ قید و شرطی از خدا و رسول اطاعت می کنیم، بایداز اولی‌الامر هم بدون هیچ قیدی اطاعت کنیم. این آیه شریفه بیان‌گر ولایت مطلق ولی‌امر است، به همان گونه که خداوند متعال و رسول گرامی ولایت مطلقه دارند؛ اولی‌الامر هم ولایت مطلقه دارد.

اگر ولایت اولی‌الامردر پیش‌گاه خداوند مشروط بود، قطعا در این آیه به طور مطلق بیان نمی‌شد. از بیان مطلق آیه معلوم می شود، لزوم اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر را به طور مطلقه مقرر کرده است. وقتی ما این جایگاه را برای اولی‌الامر می بینیم پذیرفتن این جایگاه برای امامان معصوم‌‌‌ (ع) هیچ جای برای شک و شبهه‌ای نمی‌ماند. اطاعت مطلق از امام معصوم لازم است.

ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله وامامان معصوم است؟
تئوری ولایت فقیه را امام خمینی‌(رض) به شایستگی مطرح کردند. می‌گویند آن چه از ولایت برای پیامبر(ص) امام معصوم(ع) ثابت است، تمام آن شئون برای فقیه جامع الشرایط(ولی‌فقیه) هم ثابت است. اطاعت مطلقه‌ای که خداوند برای اولی‌الامر بیان می‌کند؛ امام(ره) همان اطاعت‌مطلقه را برای ولی‌فقیه قائل هستند. البته در تحریر الوسیله یک قیدی آورده‌اند که (الا بدئت بالجهاد). جهاد ابتدایی را امام جدا کردند ولی بقیه آن شئون را فرموده‌اند هرچی برای امام معصوم‌(ع) ثابت است، برولی‌فقیه هم ثابت است.

دقیق نمی‌دانم امام(ره) باز بر همین دیدگاه ماندند یا نه، ولی بعد از پیروزی انقلاب از بیانات وی، چنین بر می‌آمد که حق جهاد ابتدایی را هم در حوزه اختیارات ولی فقیه می‌دانند. البته این فقط رای امام(ره) نیست. خیلی از فقها همین دیدگاه را دارند. و بر این باورند که تمام اختیارات مطلق امام معصوم (ع) را ولایت فقیه هم دارد؛ بدون هیچ استثنایی.

اساسا ولایت وحکومت به جریان نمی‌افتد مگر این که ولی‌فقیه از آن اقتضاء و اختیاری که در شریعت هست، برخوردار باشد.

آیا مقام ولایت فقیه یک مقام انتصابی است از طرف خداوند یاتفویضی است از طرف معصومین(ع)؟
قطعا جایگاه ولی فقیه شرعی است. با مراجعه به آیات و روایات می‌فهمیم این امر نصب الهی است و تفویضی نیست. هم‌چنان که خداوند پیامبر(ص) را به رسالت مبعوث و امامان معصوم را به ولایت منصوب کرده است؛ در زمان غیبت هم زمامدار امور مسلمین ولی فقیه است. مردم ملزم به اطاعت هستند. اطاعت از ولی فقیه یک فریضه است. منتهی مردم اطاعت کنند یا نه بحث دیگری است. کما این‌که از خدا و رسول خدا (ص)هم بعضی‌ها اطاعت نمی‌کنند.

به هر حال جایگاه، جایگاهی الهی است. ما آن را از جانب خدای متعال نصبی و الهی می‌دانیم. حتی اگر نص شرعی بر ولایت فقیه نداشته باشیم. طریق و دلیل عقلی هست و اثبات نظر شارع می کند. وقتی حضرت رسول(ص) از طرف خداوند متعال شریعتی با این همه دستورات آورده است؛ و اجرای همه‌ی دستورات را به حضور حاکم منوط می‌داند. این‌جاست که عقل حکم می کند اگر شریعت برای اجراست؛ اگر بناست مردم به حدود، شرعیات و قضای ‌الهی التزام عملی داشته باشند. اجرای این دستورات در زمان غیبت جز از طریق ولی فقیه طریق دیگری ندارد. بنابراین اگر نصب منصوص نداشته باشیم، نصب از طریق دلیل عقل را کشف می کنیم.

بنابر این عقل به ما حکم می کند که شریعت بدون ولایت امکان اجرا ندارد. لازم به یادآوری است، روایت صحیحی می‌فرماید: خداوند متعال رکن اسلام را بر 5 رکن استوار کرده است. در این روایت به خاطر جایگاه راهبردی امر ولایت در شریعت، خداوند اهمیت ویژه‌ای برای آن قائل است. چرا که اگر ولایت نباشد سایر دستورات دینی اجرا شدنی نیستند. در هر صورت اگر نص شرعی هم نباشد که هست. بر اساس نظرامام (ره) و فقهای دیگر، عقل کشاف هست از نظر شارع که در زمان غیبت باید تابع ولی فقیه باشیم.

برخی می‌گویند ولی فقیه باید در یک رابطه حضوری مستمر حکم را مستقیم از امام(ع)گرفته و اجرای کند. آیا در اسلام چنین نگاهی قابل قبول است؛ آیا می‌توانیم از ولی فقیه چنین رابطه‌ای را بخواهیم؟
قطعا این نگاه انحرافی است. در بحث رابطه با امام زمان (ع) تکلیف ما مشخص است. طبق دستور ائمه (ع)، در عصر غیبت هر کسی ادعای کند که امام زمان (ع) را ملاقات کرده، موظفیم او را تکذیب کنیم. فرقی نمی‌کند چه کسی و چه شخصیتی باشد. هر کسی ادعا کند که من امام زمان (ع) را می‌بینم او دروغ می‌گوید. وظیفه‌ی ما تکذیب اوست. اگر ادعای‌ مدعی دیدار را بپذیریم ولو مدعی را خیلی هم متدین بدانیم؛ امام معصوم(ص) را تکذیب کرده‌ایم. باید به این نکات ظریف توجه داشته باشیم؛ چون امام معصوم (ع) فرموده است مدعی رؤیت کاذب است.

بر همگان روشن است که ولی فقیه با چه منابعی کار می‌کند. منابع ولی فقیه همان منابع مرجع تقلید است. مرجع تقلید بر اساس ادله و منابع شرعی به استنباط حکم خدا می‌پردازد. به همین خاطر هم می‌گوییم، حکم مرجع تقلید حکم خدا است. چرا که منبع حکم او، قرآن، عقل، سنت، روایت و اجماع علما است. ولی‌فقیه هم بر اساس همین ادله‌ی شرعیه و اصول عملیه، وظایف مکلفین را مشخص می‌کند. از همین روی می‌گوییم حکم ولی‌فقیه حکم خداست.

القای چنین تفکری که ولی فقیه در زمان غیبت باید از امام زمان (ع) دستور بگیرد؛ قطعا خارج از تفکر شیعه است. در حوزه‌ی اندیشه و اعتقادی شیعه، ولی فقیه اگر حکمی صادر می‌کند بر اساس ابتناء بر منابع استنباط و شرع است. و از بیرون دستور نمی‌گیرد.

بر اساس دستور قرآن کریم و رسول اعظم(ص) در زمان غیبت، ولی فقیه موظف به اجرای شریعت و احکام الهی است. بدیهی است که اگرولی فقیه مجری شریعت احمدیه باشد، زمینه برای ظهور هم فراهم می شود. اما وظیفه اولیه‌ی ولی فقیه زمینه سازی ظهور هم نیست. اولین وظیفه او اجرای شریعت بر اساس اصول است.

یعنی در مراحل اولیه ما از ولی فقیه انتظار زمینه‌سازی هم نداریم؟ او فقط مجری احکام الهی است؟
بله، ما برای ولی فقیه تکلیف تعین نمی‌کنیم. وجود حاکمی با عنوان ولی‌فقیه یعنی زمینه‌سازی ظهور. ‌ انتظاری که از وی هست، اجرای احکام الهی در جامعه اسلامی است. اجرای احکام الهی یعنی زمینه‌سازی ظهور. خارج از وظایف شرعی درخواست و مطالبه‌ای از ولی فقیه نمی‌توانیم داشته باشیم. بحث زمینه سازی ظهور که امروز مطرح است، باید مورد مطالعه قرار گیرد، که مقصود از زمینه سازی چیست؟ باید ارزیابی شود که جامعه‌ای مهدوی و یاران امام زمان(ع)چه ویژگی‌هایی دارند. سعی کنیم با اطاعت از ولی‌فقیه و عمل کردن به احکام شرعی، خودمان را به جامعه‌ای که می‌تواند زمینه‌ساز ظهور امام زمان(ع) ‌باشد نزدیک کنیم. همه این مباحث هم باید زیرنظر ولی فقه تعریف شوند.

یقینا کسانی که ادعای ارتباط با امام زمان (ع) را دارند، خلاف واقع حرف می‌زنند. دچار توهم هستند. همان طور که در زمان ظهور وحضور ائمه(ع)، مسلمین وظیفه داشتند به وظایف شرعی خودشان عمل کنند. در زمان غیبت هم وظیفه ما عمل به شریعت اسلام است. در زمان ظهور احکام شرعی را مستقیم و بدون واسطه از امام معصوم (ع)‌می‌گرفتیم. الان حکم شرعی را با واسطه از ولی فقیه می‌گیریم. ولی فقیه بر اساس منابع استنباط احکام الهی، حکم را برای مردم بیان می‌کند. این تنها مسیر عقلانی و صحیح است.

البته ‌ممکن است کسی واقعاً خدمت امام زمان (ع) مشرف شود؛ ولی ما وظیفه نداریم بپذیریم، آن‌ها هم وظیفه ندارند بیان کنند. در صورت بیان مواجه می‌شوند با یک وظیفه شرعی از جانب امت اسلامی، و امت اسلامی وظیفه پیدا می کند که آن ها را تکذیب کنند.


91/12/16::: 6:13 ع
نظر()